خلاصه کتاب:
زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند و خواهند گفت! زندگی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم; باشد که موضوع انشای زندگیت “خدا”، مقدمه اش “عشق او”، و انتهایش ” نگاه او ” باشد… آمین خدا در مکان های دور از انتظار… به دست افرادی دور از انتظار… و در مواقعی تصور ناپذیر…
خلاصه کتاب:
رمان بیم داستان زندگی دختری رو روایت میکنه که اعتماد به نفس زیادی برای رویارویی با آدما نداره و به مجازی پناه میبره. کم کم توی منجلاب فرو میره و وقتی به خودش میاد که یه اشتباه جبران ناپذیر کرده! هدیه فکر میکنه تنهایی میتونه مشکل رو حل کنه ولی برخلاف اون چیزی که تصور میکرد خیلی زود همه از رسوایی که به بار اومده باخبر میشن
خلاصه کتاب:
این رمان در مورد بهراد پسری که پس از سال ها دوری از وطن به ایران برمیگرده با وجود اختلافاتی که با پدرش داره مجبور میشه چند روزی مهمون خونه پدرش بشه، زن پدرش شهین دنبال اینکه خواهرزاده اش ساناز، با بهراد ازدواج کنه تا ارث کلانی که به بهراد میرسه تحت نظر خودش باشه اما بهراد با رفت و آمد به خونه مادربزرگش دلداده پرستار خاتون ک هم بازی بچگیش هم بوده میشه ولی...
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختریه به اسم بهار که پسرعموش مهیار بهش دست درازی میکنه و از طرفی هم نامزدش شب نامزدی بهش انگ خیانت میزنه و فیلم هایی به خانوادش نشون میدن که همش فتوشاپ بوده فقط برای این که با یه دختر دیگه اشنا شده بوده و میخواست بهار رو از سر خودش باز کنه…