ایران رمان
دانلود رمان رایگان pdf
دانلود رمان دژخیم مهتاج

خلاصه کتاب: پولدار‌ترین تاجر‌ محل یه دختر داشت، یه حوری بلوری که کل پسرای هیز شلوار به دست دور و برش له‌له می‌زدن برا داشتنش، من هرکسی نبودم، نه برا شهوت می خواستمش نه عشق و عاشقی، من فقط برا عذاب دادن اونو می خواستم، برا اینکه گلستونش رو آتیش بزنم، کار سختی نبود دوتا حرف عاشقانه تب دار گفتن زیر گوشش، صیغم شد و... رمان دژخیم صدای بله گفتن صدف در گوش های نیلو پیچید، صدایش شاد بود…ذوق داشت…اشک می‌ریخت، اشک شادی، بغض گلویش را فشرد، ازدواج خودش چطور بود؟ ساده، بی هیچ پدر و مادری، عاری از رقص و آواز، آرزوهایش چه زود تباه شد. چشمانش لبالب اشک شد، سر رستاک لحظه‌ای به سمتش چرخید، شبنم چشمهایش چکید، چشم رستاک همراه قطره اشک پایین آمد، او با معشوقش چه کرده بود؟دخترک یاد رویا هایش افتاد، یاد گذشته… -من اگه خدایی نکرده زبونم لال ازدواج کنم می‌ترکونم   -مثلا چی کار می‌کنی؟ -یه تالار بزرگ یا تو چالوس یا لواسون می‌گیرم یه لباس عروس پف پفی خوشگل ولی ساده می‌پوشم، تور فرمالیته میرم،موهامو رنگ نمی‌کنم مشکی دوست دارم، ماشین عروس یا لامبورگینی یا فراری،

موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایران رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.