خانه » دانلود رمان ساقی من باش دوشیزه pdf
خلاصه کتاب:
کلید انداختم و در و باز کردم.. زیر چشمی نگاهی به سالن خالی انداختم.. انتظار داشتم مثل همیشه ببینمش که با شنیدن صدای کلید… جلوی در وایستاده و در حالی که سرش پایینه خوش آمد بگه… ولی نبود… با خودم گفتم حتما خوابش برده… دلم و خوش کردم که با دوتا سیلی جانانه از اونایی که رد چهاتا انگشت بلافاصله روش حک میشه از خواب بیدارش کنم… برای همین بلند صداش نکردم و آروم رفتم سمت اتاق خواب…