ایران رمان
دانلود رمان رایگان pdf
دانلود رمان اسیر خون کورا ریلی

خلاصه کتاب: وقتی به در ورودی خونه ی قبلیم رسیدم و در زدم، شکمم گره خورد. فقط دو ماه بود که به آپارتمان رایان نقل مکان کرده بودم، اما بیشتر از این خونه برام شبیه خونه به نظر می رسید. تالیا در رو باز کرد و بهم لبخندی زد که خیلی زود به اخم تبدیل شد. -چی شده؟ انگار تنش داری…

موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایران رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.