رمان

دانلود رمان نگار pdf از آرمین و عماد با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نگـار pdf از آرمـین و عماد با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان آرمـین و عماد مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه

خلاصه رمان نگـار

داستان برمـیگرده به زندگی پسری به نام سعیـد که وضعیت مالی خیلی خـوبی داره و

پدر و مادرش رو خیلی وقفتـه از دست داده .. سعیـد تـوی خـونه ی بزرگی زندگی مـیکنه

که مش قربون و دخترش نگـار به عنوان سرایـدار تـوی اون زندگی مـی کنند. نگـار همبازی دوران

کودکی سعیـد بوده و حالا که بزرگ شـدن از هم فاصله گرفتن و رابطشون ارباب و سرایـدری هست تا اینکه…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان رویای خام  مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان نگـار

دلم نمـیخـواست نیمچه غروری که داشتم پیشش و نابود کنم داشتم مـیرفتم که دستمو گرفت و

منو کشیـد تـو بغلش لعنت بهت که هنوزم عاشقتم سرم که رو سینش قرار گرفت همه چی یادم رفت

خیال کردم فرام همون فرامه و منم همون مایـدا یادم رفت که یروزی من تحقـیر

شـدم بخاطر حسی که نبایـد بوجود مـیومد و اومده بود.

مـیـدونستم اگـه یه دقـیقه دیگـه تـو بغلش بمونم اشکـام سرازیر مـیشن

خـودمو تکون دادم که از بغلش بیام بیرون که گفت:

تکون نخـور لطفا بزار یکم آروم شم لعنتی وقتی دیـدم

اون الدنگ بغلت کرده و تـو هیچی بهش

نمـیگی دیونه شـدم اصلا دلم نمـیخـواد هیچکس دیگـه

بجز من بغلت کنه اینو گفت و چنان

فشارم داد که حس کردم استخـونام له شـدن اروم ناله کردم که جری تر شـد و محکم تر

فشار داد واقعا داشتم مـیمردم که دندونامو فرو کردم تـو سینش و چنان گـازی گرفتم که

پرتم کرد عقب مرتیکه نفهم نمـیگـه چهار تا تیکه استخـون دارم اونم فشار مـیـده پودرم مـیکنه

دستشو گذاشت رو جایی که گـاز گرفتم و عصبی تـو چشام نگـاه کرد و

دندوناشو فشار داد رو همو غریـد یه دقـیقه بهت فرصت مـیـدم…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا