رمان

دانلود رمان میراث خانم بانو pdf از لیلا رضایی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان مـیراث خانم بانو pdf از لیلا رضایی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان لیلا رضایی مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی/سنتی

خلاصه رمان مـیراث خانم بانو

داستان درباره ی دختری به اسم سلدا ست که نامه ای از شخصی به نام نظام اشرف دریافت مـیکند

که از او مـیخـواهد اگر دوست دارد درباره پدربزرگش اردلان معتمد بیشتر بداند با او ملاقات کندو او

که چند بار این نام را از زبان پدربزرگ شنیـده است کنجکـاو وبی قرار راضی به این ملاقات مـیشود …….

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان لیلای من

قسمت اول مـیراث خانم بانو

صدای بر هم خـوردن در سکوت خیال انگیز اتاق و سلدا را به هم ریخت با وحشت از جا پریـد.دستش به قلمدان روی

مـیز خـورد.قلمدان با همه ی محتـویاتش زیر مـیز افتاد.صدای خنده ی سوگند به خاطر رفتار وحشت زده ی خـواهرش

فضای اتاق را پر کرد.سلدا با ناراحتی به او خیره شـد سپس برای جمع کردن قلم ها زیر مـیز رفتـو معترضانه گفت:بایـد

یه بار بدون اجازه وارد اتاقت بشمو غافلگیرت کنم !اونوقت ببینم بازم مـیخندی.

سوگند:من مثل تـو اینقدر غرق رویاهام نمـیشم که بتـونی غافلگیرم کنی.اینقدر حواسم هست که حتی صدای چرخش

دستگیره ی در هم متـوجهم مـیکنه.

سلدا با قلمدان از زیر مـیز بیرون امد و در حالی که برگـه هایش را مرتب مـیکرد گفت:خب حاال فرمایشتـون؟

سوگند شیشـه الکی را که در دست داشت مقابل او گرفت و گفت :کمکم مـیکنی؟

سلدا برگـه های روی مـیز را مرتب کرد و از پشت مـیز بیرون امد و در حالی که به سمت سوگند قدم بر مـیـداشت

گفت:فقط از همـین حاال گفتـه باشم من مثل مامان تـوی این کـار ماهر نیستم.

سوگند روی صندلی نشست و دست راستش را روی لبه مـیز گذاشت و گفت:مهم نیست تازه کـار.خـودم راهنماییت

مـیکنم فقط پوستم و الکی نکنی.سعی کن یه دست…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا