رمان

دانلود رمان سرطان قلب pdf از فاطمه پ با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سرطان قلب pdf از فاطمه پ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فاطمه پ مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/هیجانی

خلاصه رمان سرطان قلب

داستان در مورد دختری هست به نام رومـینا رومـینا وقتی بچه بوده

مادرشو از دست مـیـده همه کسش مـیشـه پدرش تا اینکه پدرش رو

به جرم قتل رییسش مـیگیرن پدرش اعدام مـیشـه و رومـینا تنهاتر

اونکه خـونشونو به خاطر طلب کـارای باباش مـیفروشـه ، مـیمونه تـو

خیابون تا اینکه هم دانشگـاهیش باران اونو مـیبره خـونشون و اون

موقع بوده که با رادمان آشنا مـیشـه مـیفهمه که اون و

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خدمتکـار هات من

قسمت اول رمان سرطان قلب

رومـینا رومـینا بیا شام بخـور

این صدای زهرا خانم بود که منو صدا مـیکرد بلند شـدم

و روسریمو مرتب کردم از اتاق خارج شـدم و از پله های

مارپیچی رفتم پایین کسی به جز زهرا خانم خدمتکـار

خـونه ی جناب شکوهی نبود

زهرا خانم به قـیافه ی معذب من نگـاهی انداخت بعد

لبخندی زدو گفت

راحت باش دخترم غریبگی نکن تـو هم مثل دختر

حمـیـد خان مـیمونی

لبخندی زدم و گفتم زهرا خانم خب بالخره بایـدم

خجالت بکشم اومدم سر بار این خانواده شـدم

صدای حمـیـد خان از پشت سرم شنیـدم

اگـه یه بار دیگـه همچین حرفی بزنی به خدا دیگـه

نگـات نمـیکنم تـو برا من با بارانو باربد هیچ فرقـی نداری

تـو دختره خـودمـی!

لطف دارین

ساناز خانم همسرحمـیـد خان که به شـدت مهربون و

دلسوز بود گفت

بابا غذا سرد شـد بشینیـد اگـه شما دلتـون صحبت

مـیخـواد ما بایـد گرسنگی بکشیم

خندیـدیم و نشستیم باران و باربد اومدند و پیشمون

نشستند آروم شروع به خـوردن اون قـیمه بادمجون

کردیم الحق که خـوشمزه بود باران رو به باباش

گفت

بابا جونــــــــــــــــم ؟

حمـیـد خان من پول نمـیـدما گفتـه باشم

باران دلخـور گفت من کی پول خـواستم آخه ؟!

هر وقت اونجوری صدام..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا