برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان آسمان آبی دلم pdf رها با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان رها مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان آسمان آبی دلم
درباره دختره خـود ساختـه ای است به نام ریحانه رفیعی؛ که بعد از مرگ مادرش
درگیر مشکلات زیادی مـی شود در این بین عشق نیز به سراغش مـی ایـد و
دانلود رمان نقاب دل مرضیه یگـانه
متن اول رمان آسمان آبی دلم
با صدای گوشيم چشم از تلویزیون گرفتم طبق معمول سارا بود
-سالم سارا
سارا:سالم ریحانه خـوبی؟
-مرسی خـوبم تـو خـوبی؟جونم عزیزم!
به عادت هميشگيش اول به سينما دعوتم کرد و
شروع کرد به تعریف از دوست پسر مزخرفشاما تـو جواب
پيشنهادش نه قاطعی گفتم و گوشی رو قطع کردم
این دختر هيچ وقت نميفهمه هميشـه وقتی کـار از
کـار ميگذره تازه متـوجه مـی شـه چه اشتباهی کرده
گوشی رو روی مبل پرت کردم و به سمت اشپزخـونه رفتم
االن یه چایی ميچسبه و بعدم خـواب
زیر کتری رو روشن کردم و به اپن تكيه دادم
به اشپز خـونه نگـاهی انداختم اشپزخـونه ایی که فقط با مامان پری
قشنگ و مرتب بود آشپزخـونه ایی که با مامان
پری تميز بود و برق ميزد زندگی که با مامانم شاد بود
اشك تـو چشمام جمع شـد و یاد حرفا و کـاراش افتادم مامان مامان
با شنيدن صداش از آشپزخـونه به همون سمت رفتم و کيفم رو کنار ميز رها کردم
-سالم مامان گلم خـوبی؟
با لبخند جوابم رو داد به شوخی دستی به پهلوش زدم و قلقلكش دادم چشم غره ای رفت که پرسيدم:
-ناهار چی داریم ریيس؟
-قرمه سبزی!
-خـوبه
مامان:االن خـوب نباشـه چيكار ميكنی!؟
با دیـدن ژستی که گرفتـه بود و دست به کمر واستاده بود خندم گرفت ورفتم جلو
-بو*ست ميكنم پری خانم!
و سریع و محكم گونش رو بو*سيدم
مامان: بسه بيا برو سر کـارت
با لذت نگـاش
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
