دانلود رمان مجموعه مافیا از دنیل لوری بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.iranbannokhj.ir
📚#شیرین_ترین_فراموشی (جلد اول مجموعه مافیا)
✍️نویسنده: #دنیل_لوری
✨ژانر: #عاشقانه_مافیایی
📑خلاصه:
النا بخاطر اشتباهی مجبور شد از ازدواج از پیش تعیین شده اش چشم پوشی کند و خواهر کوچکترش با نیکو بدنام ترین رییس مافیا ازدواج کند اما از اولین دیدار کشش زیادی بین النا و نیکو به وجود می آید…
📚#جنون_دلبستگی (جلد دوم مجموعه مافیا)
✍️نویسنده: #دنیل_لوری
✨ژانر: #عاشقانه_مافیایی
📑خلاصه:
“در یک شب زمستانی زندگی این دو در هم تنیده می شود”.
زن لباس هایش خیلی تنگ، پاشنه هایش خیلی بلند است. با صدای خیلی بلند می خندد، بدون رعایت آداب غذا می خورد و بیشتر گفته های کتاب ها را در هم می آمیزد. کمتر کسی می داند این فقط یک پنهان کاری ماهرانه برای مخفی کردن حمله های عصبیش است …
به هر حال، تا زمانی که او همراهش است، هیچکس نمی تواند پوسته ظاهری جیانا را بشکند.
اغلب مردم مرد را نمونه ای از اخلاق می بینند؛ یک مامور ویژه که حامی قانون است.
اما در دنیای زیرزمینی نیویورک، او را به عنوان کلاهبرداری قاتل می شناسند. کسی با طبیعتی آنچنان سرد که انگار قلبی از یخ در سینه دارد.
کریستین آلیستر در جوانی، زیر نور تند سلولی سرد و مرطوب، همیشه نقشه ای که در رویایش می دید را دنبال می کرد.
جیانا از او متنفر است. از رفتار سرد و خشنش، از تکبر و چشمان تیز بینش و…
📚#تاریک_ترین_وسوسه (جلد سوم مجموعه مافیا)
✍️نویسنده: #دنیل_لوری
✍️مترجم: #م_سواد_کوهی
✨ژانر: #عاشقانه
📑خلاصه:
زمانی یک پیشگو به میلا گفته بود، مردی را پیدا خواهد کرد که نفسش را بند می آورد. و از گفتن اینکه این دقیقا وقتی خواهد بود که او برای زندگیش در حال فرار است، خودداری نموده بود.
میلا همیشه کاری که از او انتظار می رفت را انجام داده بود، لباس مناسب می پوشید، با پسران مثبت و درسخوان قرار می گذاشت و سوال نمی پرسید.
نه در مورد غیبت های پدرش یا در مورد اصرار پدرش مبنی براینکه میلا پایش را در زادگاهش، روسیه نگذارد.
میلا خسته از قوانین و سوالات بی پایان، همان کاری را می کند که همیشه آرزویش را داشت. با هواپیما به مسکو میرود.
هرگز فکرش را نمی کرد که در راه شیفته و جذب مردی شود.
مردی با ثروتی غیر قابل توضیح.
با تتوهایی روی دست ها و رازهایی در چشم هایش.
اما طولی نمی کشد که نوازشش به چنگی خشن تبدیل می شود که فریادهای او را خفه می کند.
انتقام خوراکی ست که باید سرد سرو شود، متاسفانه، زمستان روسیه سردتر از همه آنهاست و میلا بزودی یاد می گیرد تنها راه یک فرار موفق این است که کاری غیرممکن انجام دهد و یخ قلب گروگانگیرش را آب کند.