برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تیوا pdf از مهسا فرخیان لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مهسا فرخیان مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان تیوا
دارم عذاب مـیکشم عذاب عاشقـی عذاب زندگی که شایـد حق من نبود عذاب دوست داشتن ادمـی که
منو تـو زندگیش نمـیبینه مثل یک موجود اضافه مجبوره تحملم کنه و من چقدر در کنارش حتی این حقارتـو
دوست دارم عشق تاوان داره و من به تنهایی جای هردومون تاوان مـیـدم مرد من
رمان پیشنهادی:دانلود رمان دختر بسیجی اسما مومنی
قسمت اول رمان تیوا
کتاب و بستم و دستی ب چشمای قرمزم کشیـدم کش و قوسی ب کمرم دادمو به ساعت
مچی مشکی رنگم نگـاهی انداختم،دقـیقا چهار ساعت تمام خیره ب کتاب بودم،لعنتی خستـه شـدم
هرچی مـینویسم تموم نمـیشـه بازم زمان و فراموش کرده بودم و باز هم شامم دیر شـد و باز هم
دعوا و سرزنش برام مهم نبود،خیلی وقتـه که دیگـه هیچی برام مهم نیست ساعت ها خـودمو
با ترجمه کتاب ها سر گرم مـیکنم تا فقط ثانیه ها بگذرن نمـیـدونم امروز چندمـین روز از دومـین ماه
پاییزه فقط مـیـدونم زمان دیر تر از چیزی ک انتظارشو دارم داره پیش مـیره آه پر حسرتمو طبق معمول
قورت دادم خیلی وقت بود ک حسرتامو مـیفرستادم ی جایی پایین تر از خاطرات غبار گرفتـه دلم
خاطراتی ک هیچ تلاشی برای غبار رویی ازشون نمـیکردم تا داغ دلم داغتر از چیزی ک هست نشـه
به حد کـافی جیگر سوز بود از پشت مـیز بلند شـدم و به سمت آشپزخـونه رفتم،ی نگـاه سرسری ب
پذیرایی بزرگ و شلوغ از پوست مـیوه و ظرفای پخش و پلای ناهار ظهر انداختم،پوزخند کنج لبم
نشست بی تـوجه وارد اشپزخـونه شـدم،انگـار بمب ترکیـده بود ولی مـگـه مهمه؟چای ساز و روشن کردم
و ماگ سیاه رنگمو پر از چای داغ و خـوش عطر محبوبم کردم ب سمت پنجره بزرگ و سراسری
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید