ایران رمان
دانلود رمان رایگان pdf
دانلود رمان بالر وی کلاند

دانلود رمان بالر وی کلاند رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان بالر از وی کلاند با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

کلمات و قسمش همونجا بین تاریکی صداهامون معلق بود. گاهی اوقات تو این فضا احساس راحتی می‌کردم ولی سه ماه بود که فقط دچار آشوب میشدم. این فضا بیشتر شبیه یه جای راحت و مناسب برای پنهون شدن شده بود.نه برای من، بلکه برای اون. انگشت هام درد گرفته بودن برای همین بهشون اجازه دادم که یکم آروم بشن، اصلا متوجه نبودم که دارم به این سختی موبایلم رو توی دستم فشار میدم…

خلاصه رمان بالر

قسمت خوب یکشنبه صبح این بود که تا حول و هوش ساعت ده و نیم، تو تخت بودم. مامانم بهت پیام داد و ازم خواست که خودمو به ناهارِ روز یکشنبه برسونم. به مامانم پیام دادم که به دلیلی سفرم کنسل شده، هنک، یه فرصت پیدا کرده بود تا یه جلسه با کارمنداش تشکیل بده که بیشترش حقیقت بود. البته تقریبا به مامانم راستشو گفتم. چون کارمندای رِد دُر، همیشه یکشنبه‌ها بعدازظهر دور هم جمع می‌شدن و بعد به خونه هامون برمی‌گشتیم تا خودمونو برای شیفت شب آماده کنیم.

مامانمم هم معطل نکرد و تو جواب پیامم رو طوری داد که باعث شد احساس گناه کنم. ریگان از توی حموم داد زد:” دارم با کودی (Kody) بیرون میرم. ” تا اومدم جوابش رو بدم تلفنم زنگ خورد و شماره تی.جی رو صفحه نمایشش ظاهر شد. تا نزدیکای ظهر با هم حرف زدیم. در مورد قسمتی عجیب از پروژه اش که خودش داشت بهم می‌گفت، با همدیگه نظراتمون رو رد و بدل کردیم. و بعد در مورد ترنتون و اُلیو صحبت کردیم.

تی.جی حتی یه ذره هم حسادت از خودش بروز نداد و رفتارش به نوعی باعث شد که حس بدی نسبت به بی تفاوتیش بهم دست بده. اما در ادامه صحبتمون، وقتی فهمیدم که من فقط داشتم تلاش میکردم تا حس حسادت اونو تحریک کنم، حس مجرم بودن بهم دست داد. پس بقیه مکالمون رو سعی کردم که خوب و دوست داشتنی باهاش صحبت کنم و ازاین جور بحثای مزخرف فاصله بگیرم. بعد از قطع تلفن با تی.جی، کلی با خودم حرف زدم. بعد تصمیم گرفت رو تختیم و یه سری چیزا رو بشورم…

دانلود رمان بالر وی کلاند رایگان pdf بدون سانسور

خلاصه کتاب
کلمات و قسمش همونجا بین تاریکی صداهامون معلق بود. گاهی اوقات تو این فضا احساس راحتی می‌کردم ولی سه ماه بود که فقط دچار آشوب میشدم. این فضا بیشتر شبیه یه جای راحت و مناسب برای پنهون شدن شده بود.نه برای من، بلکه برای اون. انگشت هام درد گرفته بودن برای همین بهشون اجازه دادم که یکم آروم بشن، اصلا متوجه نبودم که دارم به این سختی موبایلم رو توی دستم فشار میدم…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: بالر
  • ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان خارجی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده: وی کلاند
  • ویراستار: وی کلاند
  • طراح کاور: ایران رمان
  • تعداد صفحات: نامشخص
  • منبع تایپ: ایران رمان
  • احسان
لینک کوتاه مطلب:
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایران رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.