برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان اسیر عشقتم pdf از ماه بانو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ماه بانو مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان اسیر عشقتم
در فصل اول قصه ی عشق دلسا و امـیرسام بود که به اتمام رسیـد
داستان این فصل در مورد زانیار که به اصرار دلسا تـوی مجلس عروسیشون شرکت مـیکنه،
غافل از اینکه سهراب برادر سالار در پی انتقام در کمـینش نشستـه اما
همون شب سوء قصد پای دختری به اسم آرزو به زندگیاش باز مـیشـه که…
تـو نیستی و نمـیبینی به کجا مـیرسم؟!
پس از تـو اسیرم
اسیر به زنجیر کشیـده عشق
عشق زندانبان قلبم
قلبم مچاله در قفس
قفسی از تنهایی و غم نبودن تـو
تـو نیستی و دنیام خالیه
خالیه از وجود تـو
و
چشمانت…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان آنلاین کـابوس نامشروع ارباب مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان اسیر عشقتم
دردی بدی تـو سینهام نشستـه بود نفسم به حدی سنگین شـده بود که احساس خفگی مـیکردم
نمـیدونم این چه حسیه که دست از سرم برنمـیداره؟! عشقه یا عذاب وجدان!
تا چشمهام رو هم مـیبندم یک جفت چشم عسلی خیس تـوی ذهنم نقش مـی بنده
نگـاه آخرم رو به دلسا و امـیرسام انداختم نه من نامرد نیستم این دختر سهم من نبوده و
نیست بایـد برم برای همـیشـه و هیچ وقت ایران برنگردم با قدمهای بلند از باغ بیرون زدم
خـودم رو به ماشینم رسوندم با یک تیکـاف از جا کندمش با برای سرعت بالای بی هدف فقط مـیروندم
کجا؟! خـودم نمـیدونم فقط مـیخـواستم فرار کنم از اون چشمهای عسلی که بیخیالم نمـیشـد
و حالم رو دگرگون مـیکرد مشت هام رو محکم پی در پی به فرمون مـیزدم خـودم و اون
دو تا چشم عسلی که دست از سرم بر نمـیداشت رو لعنت مـیکردم
لعنتی چی مـیخـوای ازم؟! دست از سرم بردار…..
پایان خـوش
پیشنهاد مـیکنم جتما دانلودش کنیـد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید